محدودیت ذهن ما ، همان محدودیتی است که ما برای آن در نظر می گیریم فقر و تنعم ، هر دو نشات گرفته از ذهن و ایمان ما هستند
وقتی ایمان را با فکر و اندیشه ترکیب می کنی معجونی بدست می آورید که این ترکیب قدرتمند هر مانعی را از سر راه برمی دارد و هر چقدر هم شرایط برای انسان سخت باشد ایمان به کمک شما می آید و اجازه نمی دهد که شما پا پس بکشید و تا رسیدن به نتیجه تلاش خود را بکنید البته شاید در ابتدا مجبور باشید ایمان را در خود تقویت کنید اما مطمئنا با آمدن نتایج حتی کوچک ایمان شما تقویت خواهد شد
در ادامه این مقاله که خلاصه یکی از فصل های کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید است ناپلئون هیل به ایمان و تاثیر آن در خوشبختی و ثروت پرداخته است از شما دعوت می کنم این خلاصه کتاب را بخوانید و در انتها نظر خود را با ما و دیگر دوستان اشتراک بگذارید
گام دوم به سوی ثروت :
ایمان مهمترین عنصر ذهن است وقتی ایمان با اندیشه (اشتیاق ، میل سوزان و فکر و خیال به هدف و خواسته) در هم می آمیزد ذهن ناخودآگاه بی درنگ ارتعاش آن را درک می کند و آن را به یک هوشیاری نامحدودی تبدیل می کند (پ ن :یعنی تا ابد هوشیار و آماده است تا شما به خواسته و هدف تان برساند ) .
ایمان ، عشق و میل جنسی از جمله نیرومندترین احساسات ما هستند وقتی این سه درهم می آمیزند بر اندیشه انسان چنان تاثیری می گذارند که بی درنگ ذهن نیمه هوشیار انسان را متحول می سازد و در آنجا مفهومی پیدا می کند تا به هوشیاری نامحدود ختم شوند .
ایمان حالتی از ذهن است که می توان آن را به کمک تایید و آموزشهای تکراری برای ذهن نیمه هوشیار و به کمک اصل تلقین به خود ایجاد نمود .
ذهن نیمه هوشیار شما با توجه به این باور (آنچه را که می خواهید و مترصد آن هستید) اقدام می کند ذهن نیمه هوشیار به شما ایمان و باوری می دهد تا به کمک برنامه های قطعی و شخصی به آنچه می خواهید برسید .
ایمان حالتی از ذهن است که به صورت خود به خود و به کمک 13 اصل این کتاب ایجاد می شود .
عبارات تاکیدی :
تکرار آنچه که می خواهید ( توجه به خواسته تان ) تنها روش شناخته شده ای است که می تواند باور و ایمان را در شما ایجاد کند (باور اینکه من لایق خواسته ام هستم ، من توانایی رسیدن به خواسته ام دارم ) .
هر اندیشه ای که به تکرار به ذهن نیمه هوشیار برسد جذب آن می شود و به تدریج این ذهنیت حالت فیزیکی می گیرد به عبارت دیگر افکاری که حالت احساسی پیدا می کنند و با ایمان همراه می شوند بی درنگ به عنصر فیزیکی مبدل می گردند .
(پ ن : جملات تاکیدی را همراه با احساس و تجسم و خیال بیان کنید هر چقدر این احساس قویتر باشد تاثیرگذاری بیشتر دارد و این احساس را می توان با تجسم و تخیل ایجاد کرد) .
با توجه به آنچه گفته شد مشخص است که ذهن نیمه هوشیار اندیشه های منفی و مخرب را درست به همان شکل اندیشه های سازنده به عمل و حالت فیزیکی تبدیل می کند و این گونه است انسانهای بد شانس به وجود می آیند .(پ ن : اندیشه های منفی معمولا یک بار احساسی با خود به همراه دارد و با توجه به اینکه اکثریت مردم اندیشه منفی دارند و همین موضوع باعث تایید دیگران نیز می شود و نمونه ها نیز فراوان است در نتیجه اندیشه منفی راحتر و آسان تر در ذهن ما قرار می گیرد و تبدیل به باور می شود) .
چگونه خواسته مان را به ناخودآگاه منتقل کنیم :
می توانید با انتقال خواسته های خود به ذهن نیمه هوشیارتان به آنها برسید و از جمله این خواسته ها می توان به ثروت و تنعم اشاره کرد باور یا به عبارتی ایمان شما همان عنصری است که عمل ذهن نیمه هوشیارتان را مشخص می کند . می توانید با تلقین به خود ذهن نیمه هوشیارتان را فریب دهید .
برای رسیدن به نتیجه ، خود را چنان ببینید که انگار به خواسته خود رسیده اید مطمئنا با تجربه کردن و عمل کردن به آنچه در جستجوی آن هستید سریعتر می رسید .
توجه داشته باشید که عمل شرط لازم برای موفقیت است و خواندن راهنمایهای کتاب به تنهایی کافی نیست لازم است احساسات مثبت را در ذهن خود تشویق و احساسات منفی را کنار بگذارید .
به خود ایمان داشته باشید ، به خداوند ایمان داشته باشید قبل از شروع بدانید که ایمان آن چیزی است که به شما حیات ، قدرت و عمل می بخشد .
این جملات (زیر) را چند بار بخوانید حتی ارزش آن را دارد که با صدای بلند خوانده شود :
ایمان نقطه شروع انباشت ثروت است ، ایمان مبنای همه اعجازها است مبنای همه اسراری است که به کمک قانون علم ، نمی توان آن را تحلیل کرد ایمان تنها پادزهر شکست است ایمان عنصری است که اندیشه را متحول می سازد ایمان تنها عاملی است که به کمک آن می توان نیروی فراست (آگاهی) الهی را در خدمت انسان گرفت .
حقیقت شناخته شده ای است که انسان هر چه را به خود تلقین کند خواه مطلبی دروغ یا راست باشد آن را باور می کند اگر کسی دروغی را بارها و بارها به خود تلقین کند، ، سرانجام آن را به عنوان یک باور می پذیرد ، از آن گذشته باور می کند که حقیقت دارد . هر انسان تحت تاثیر افکاری است که بر ذهن او می گذرد ، افکاری که آن را به عمد در ذهن خود می کارد و آن را به همدلی و همدردی تشویق می کند .
افکاری که با احساس و هیجان همراه می شوند نیروی مغناطیس ایجاد می کنند که اندیشه های مشابه دیگر را به خود جذب می نماید .
هر اندیشه ، نظر ، برنامه یا هدفی که انسان در ذهن خود دارد نظرات مشابه خود را جذب می کند این نظرات به هم پیوند می خورند و آنقدر در ذهن رشد می کند تا در ذهن حالتی غالب پیدا می کند .
چگونه بذر اولیه یک نظریه ، برنامه یا هدف را می توان در ذهن کاشت ؟
با تکراراندیشه می توان این بذر را در ذهن کاشت به همین دلیل است که توصیه می کنیم جملاتی در مورد هدف خود بنویسید هدف اصلی خود را مشخص سازید و آن را به حافظه بسپارید جزئیات آن را کلمه به کلمه و هر روز آنقدر برای خود بگویید تا ارتعاش صدا به ذهن نیمه هوشیارتان برسد .
برای خود زندگی مورد علاقه تان را سفارش دهید . کافیست اندیشه مثبت را روی کاغذی بنویسید و آن را آنقدر به تکرار بخوانید تا بخشی از ذهنیت شما شود
فرمول اعتماد به نفس :
1- من مطمئن هستم که می توانم به هدفی که در زندگی دارم برسم من از خود انتظار دارم که با مداومت و پشتکار در راستای این خواسته (هدف) حرکت کنم .
2- من می دانم که اندیشه های غالب ذهن من (کانون توجه) ، خود را باز تولید می کنند و وسیله ای برای عمل و اقدام می شوند و به تدریج به یک واقعیت فیزیکی تبدیل می گردند .
هر روز 30 دقیقه به شخصیت دلخواهم فکر می کنم تا تصویر ذهنی مناسبی از این شخصیت در من ایجاد شود .
3- من به استناد اصل تلقین به خود می دانم هر میلی که من به گونه ای آن را در ذهن داشته باشم با ایجاد این میل ، ذهن عمل مرا در راستای هدفم و خواسته ام هدایت می کند به همین دلیل
روزی 10 دقیقه از وقتم را به ایجاد اعتماد به نفس در خودم اختصاص می دهم .
4- من هدفهای قطعی و مشخصم را روی برگه کاغذی نوشته ام و هرگز دست از تلاش بر نمی دارم(اقدام) تا برای رسیدن به خواسته خود از اعتماد به نفس کافی برخوردار شوم (قانون تکامل) .
(پ ن : وقتی هدفی را می نویسی باید یک ذهنیت مثبت که من می توانم و لیاقت داشتن هدف را دارم را در خود ایجاد کنید و لحظه به لحظه و گام به گام باور و ذهنیت و اعتماد به نفس در مورد هدف را در خود تقویت کنید) .
5- من نسبت به دیگران یک ذهنیت مثبت دارم و سعی می کنم در اقداماتم به دیگران سودی برسانم و دیگران را تشویق می کنم به من کمک کنند خود من هم در کمک به دیگران پیشقدم می شوم و کاری می کنم که دیگران مرا باور کنند زیرا به آنها و به خود ایمان دارم .
من ایمان راسخ دارم که سر انجام اندیشه بر اعمال من تاثیر می گذارد تا متکی به نفس و موفق شوم .
اشخاصی که شکست می خورند و زندگیشان به بدبختی و پریشانی می انجامد کسانی هستند که نکته های منفی را به خود تلقین می کنند این حقیقت را فراموش نکنیم که اندیشه به معادل فیزیکی خود تبدیل می شود .
ذهن نیمه هوشیار تفاوتی میان اندیشه مخرب و سازنده قائل نیست هر چه به او بدهیم با آن تغذیه می شود مانند بادی که یک کشتی را به شرق و کشتی دیگر را به غرب می برد اصل تلقین به خود می تواند شما را به سمت تعالی و لذت سوق دهد همه چیز به این بستگی دارد که اندیشه خود را چگونه شکل می دهید.
اصل تلقین به خود :
اگر خود را شکست خورده بپندارید شکست می خورید.
اگر خود را موفق و پیروز ببنید موفقیت نصیبتان می شود
اگر فکر می کنید که می بازید ، حتما بازنده می شوید
اگر طالب پیروزی هستید اما فکر می کنید توانایی آن را ندارید ،موفق نخواهید شد
بدانید که موفقیت با اراده انسان رابطه مستقیم دارد همه چیز به ذهن شما بستگی دارد .
لزوما همیشه قوی ترین ها و سریعترین ها پیروز نمی شوند ، پیروز کسی است فکر می کند می تواند پیروز شود .
درست به همان شکل که استاد موسیقی می تواند با سیمهای ویولون زیباترین آهنگها را بسراید شما هم می توانید نبوغی را که در ذهن شما خفته است بیدار کنید و از آن برای رسیدن به هر هدفی استفاده کنید .
من در بررسیهایم به این نتیجه رسیدم که در پیروزی تمام افراد برجسته و موفق دنیا ، نفوذ عشقی وجود داشته است (پ ن : چرایی انجام کار ، عشق به کاری که انجام می دادند) .
اگر قرار باشد پدیده ای به نام اعجاز وجود داشته باشد از طریق احساسی از ذهن ، که آن را به نام ایمان می شناسیم ایجاد می شود .
ثروت با اندیشیدن شکل می گیرد میزان ثروت با توجه به آنچه در ذهن شخص می گذرد محدود می شود ایمان محدودیتها را برطرف می کند این را در برخورد با تمام مسائل زندگی خود فراموش نکنید .
خلاصه فصل دوم کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید : 6 گام برای رسیدن به موفقیت و ثروت
خلاصه فصل چهارم کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید :چگونه به ذهن ناخودآگاه (نیمه هوشیار ) نفوذ کنیم