چگونه عادت های شما هویت و باور شما را شکل می دهند و بالعکس
سلام ، به نام خداوند مهربان و دوست داشتنی خیلی خوشحال هستم که بار دیگر خداوند توفیق به من داد تا در خلاصه فصل دیگری از کتاب عادت های اتمی نوشته آقای جیمز کلیر در خدمت شما عزیزان باشم در این فصل یک راه و روشی برای ساختن باور و هویت ارائه شده است که هر کسی می تواند به راحتی با این روش هر باوری را که می خواهد و دوست دارد در خود ایجاد کند امیدوارم که از این فصل و خلاصه و یادداشت های آن و مطالبی که در آن عنوان خواهد شد بهره ببرید و با نظرات و پیشنهادتان ما را در این مسیر یاری و کمک کنید .
« چرا تکرار عادت های بد این قدر آسان است و تشکیل عادت های خوب آن قدر سخت ؟ چیزهای کمی هستند که از بهبود دادن عادت های تان ، روی زندگی تان تاثیر قوی تری داشته باشند » این اولین مطلب و کلمات است که جیمز کلیر در ابتدای فصل دوم به آن پرداخته است و به نوعی فصل را با یک سوال شروع کرده است . اما جدا چرا ؟ پای تلویزیون نشستن ، ساعت ها گشتن در فضای مجازی ، ورزش نکردن و تا لنگ ظهر خوابیدن نمونه ای از عادت های بدی است که بسیاری از ما آدم ها داریم و هر روز و هر روز آنها را تکرار می کنیم اما اما وقتی تصمیم می گیریم که یک عادت مثبت و به درد بخور در خود ایجاد کنیم این کار آن قدر سخت و طاقت فرسا می شود که نگو . فکر می کنیم همین الان است که کمرمان زیر بار این تغییر بشکند و ما دیگر نمی توانیم رو پای خود بایستیم . جدا چرا ؟ چرا این میزان از سختی را باید برای ایجاد یک باور و هویت جدید باید تحمل شود تازه از طرف دیگر خیلی ها تا نصفه راه یا حتی بیشتر هم می روند اما در میانه فشاری که به آنها وارد می شود باعث می شود بی خیال شوند و ادامه ندهند .
«تغییر عادت ها به دو دلیل چالش برانگیز است
- سعی داریم چیز اشتباه را تغییر دهیم .
- از راه اشتباهی سعی می کنیم عادت هایمان را تغییر دهیم» .
در این فصل در مورد اولی صحبت خواهیم کرد و دومی را در فصل های بعد مورد بررسی قرار می دهیم .
سه لایه تغییر
برای آنکه در هر کسی تغییری اتفاق بیافتد با سه لایه عوض شود اولین لایه ، خروجی ها و نتایج است چیزی که به چشم می آید و ما آن را می بینیم دومین لایه که در زیر لایه اول قرار دارد لایه فرآیند ها و عمل و رفتار هر کس است یعنی چه کاری انجام می دهیم و لایه سوم که در زیر این دولایه است لایه هویت و شخصیت و باور است وقتی تصمیم می گیریم که تغییری در خود ایجاد کنیم باید این سه لایه را عوض کنیم تا تغییر در ما ایجاد و پایدار شود .

اگر می خواهید یک کتابخوان شوید باید هر روز بتوانید در دفترچه خود بنویسید که چند صفحه خوانده اید یا بتوانید در مورد تعداد کتابهایی که خوانده اید صحبت کنید و امار مطالعه خودتان را ارائه دهید این می شود لایه اول . هنگامی که هر روز کتاب می خوانید و زمانی از روزتان را به این کار اختصاص می دهید شما یک کار را در حال انجامش هستید . و آن موقعی که کسی از شما تعریف می کند و می گوید فلانی عاشق کتاب است و یک کتابخوان حرفه ای است شما در لایه سوم تان هم تغییر ایجاد کرده اید .
«بسیاری از افراد فرایند تغییر عادت هایشان را با تمرکز روی این که به چه چیزی می خواهند برسند شروع می کنند » (روزانه 100 صفحه خواندن یا 30 دقیقه دویدن یا داشتن عضلاتی حجیم و زدن وزنه های سنگین ) این روش ، روش تغییر خروجی ها است «وقتی تمرکز خود را روی اینکه چه کسی می خواهیم باشیم می گذاریم» این روش ، روش تغییر بر پایه هویت و باور است که همان ساختن باور است ( من یک کتابخوان حرفه ای هستم ، من یک ورزشکارم ، من یک بدنساز هستم ).
همان طور که در بالا اشاره شد دو روش برای تغییر و ساخت عادت وجود دارد تغییر و ساخت بر پایه خروجی ها و نتایج و بر پایه هویت و باور . اما کدامشان به ما کمک بهتری می کند ؟ وقتی شخصی تصمیم می گیرد که سیگار کشیدن را ترک کند و به او یک سیگار تعارف می کنید و او می گوید (نه مرسی . دارم سعی می کنم سیگار را ترک کنم) به نظر جوابش منطقی است اما این فرد هنوز باور دارد که یک سیگاری است و سعی می کند تغییر کند اما وقتی همان شخص در جواب می گوید : ( نه مرسی ، من سیگاری نیستم ) این نشان می دهد که فرد این هویت و باور را در خود ایجاد کرده که دیگری سیگاری نیست .
وقتی به این داستان و مثال نگاه می کنید دلیل این که خیلی از تلاش های ما برای ساختن باور و عادت جدید به نتیجه نمی رسد را می فهمید چون باور وهویت لازم را در خود ایجاد نکرده ایم هنوز خود را یک کتابخوان ، ورزشکار ، بدنساز ، ثروتمند ، پولساز نمی دانیم و قصد داریم که در خود تغییراتی ایجاد کنیم اما چند روزی تلاش می کنیم چون انگیزه قوی داریم اما وقتی انگیزه مان فروکش کرد ادامه کار را رها می کنیم این است دلیل اینکه خیلی از تلاشها برای ساختن باور و عادت جدید به نتیجه نمی رسد چون هنوز آن مدل آدمی که آن باور یا عادت را دارد نشده ایم .
چرا تغییرات پایدار نیستند
«رفتاری که با هویت ما ناسازگار باشد داوم نخواهد داشت . شما یک هدف و یک برنامه جدید دارید ولی هنوز کسی که هستید را تغییر نداده اید. تغییر رفتار واقعی ، زمانی اتفاق می افتد که هویت تغییر کند . »
- هدف خواندن یک کتاب نیست ، هدف خواننده شدن است .
- هدف دویدن یک ماراتن نیست ، هدف دونده شدن است .
- هدف یاد گرفتن یک ساز نیست ، هدف موزیسین شدن است .
«شما به سادگی مثل آن آدمی که باور دارید هستید رفتار می کنید هنگامی که یک هویت را پذیرفتید ( ساختن باور ) می توان به راحتی اجازه داد که وفاداری شما به آن ، بر توانایی شما بر تغییر تاثیر بگذارد »
«وقتی سال ها یک داستان را با خودتان تکرار کرده اید ، به راحتی در این چاله ی ذهنی می افتید و آن را به عنوان یک واقعیت قبول می کنید و ساختن باور و هویت اتفاق می افتد » .
سد بزرگ برای موفقیت
بزرگ ترین مانع تغییرات مثبت در هر سطحی، تعارض هویت و باور است به همین دلیل نباید به نسخه خاصی از هویتتان وابسته باشید . پیشرفت نیاز به یاد بردن و ساختن باور ها و هویت های جدید و مورد نیاز است تبدیل شدن به بهترین نسخه از هویتتان نیازمند این است که مرتبا باورهایتان را اصلاح و هویتتان را به روز کنید و گسترش دهید .
این موضوع مهم ما را به سوال مهم می رساند : اگر باورها و بینشتان از جهان چنین نقش مهمی را در رفتارمان بازی می کنند ، آنها از ابتدا از کجا می آیند هویتتان دقیقا چگونه فرم می گیرد و چگونه می توانید روی آن بخش از هویتتان که به دردتان می خورد تاکید کنید ( ساختن باور ) و به تدریج آن بخش هایی که مانعتان هستند را پاک کنید ؟

فرآیند دو مرحله تغییر باور و ساختن باور ها
« هویتتان از عادت هایتان نشئت می گیرد .شما با عقاید از پیش تعیین شده ای به دنیا نیامده اید . هر اعتقادی ، حتی آن هایی که در مورد خودتان است از طریق تجربه به دست آمده است و شرطی شده است . » وقتی که از بیرون به خانه می آیید و لباس هایتان را در آورده و آنها را مرتب در جای خودشان و کمد می گذارید وقتی اتاقتان را همیشه مرتب است وقتی که از خواب بیدار می شوید تختتان را مرتب می کنید شما هویت یک آدم منظم را دارید وقتی هر روز به ورزش می کنید وقتی در هفته چند روز به باشگاه می روید وقتی برای خودتان برنامه ورزشی میریزید و به آن متعهد هستید شما یک ورزشکار هستید .
هر چه یک رفتار را تکرار کنید هویت و باور آن رفتار را بیشتر درخود تقویت می کنیدو کار ساختن باور را انجام داده اید هر چه شواهد (وقتی یک کار را انجام می دهید ذهنتان یک شاهد از آن کار را در خود ایجاد می کند ) بیشتری بر یک باور داشته باشید ، آن را بیشتر باور خواهید داشت و همراه با شواهد هویت شما هم رشد می کند البته عادت هایتان ، همان کارهایی که مداوم انجامشان می دهید ، تنها عملی نیست که هویتتان را متاثر می کند اما به دلیل خاصیت تکرار شدنشان به مهم ترین عامل تبدیل می شوند .
این یک تکامل تدریجی است ما با بشکن زدن و تصمیم گرفتن به این که یک آدم کاملا جدید شوید ، تغییر نمی کنیم ما ذره ذره ، روز به روز ، عادت به عادت تغییر می کنیم و ساختن باور اتفاق می افتد هر عملی که انجام می دهید یک رای به آن مدل فردیست که دوست دارید باشید هیچ لحظه خاصی باور های شما را عوض نمی کند ، بلکه با جمع شده رای ها و شواهد ، هویت جدید در شما به وجود می آیند .
در نتیجه عادتها راهی برای تغییر و ساختن باور و هویتتان است عملی ترین راه برای تغییر این که چه کسی هستید ، تغییر کاری که می کنید است .
- هر بار که یک صفحه می نویسید ، شما یک نویسنده هستید .
- هر بار که تمرین ویالون می کنید ، شما یک نوازنده هستید .
- هر بار که یک صفحه کتاب می خوانید ، شما یک کتابخوان هستید .
ثمره ای مهم از ساختن باور های جدید
هر عادت نه تنها نتیجه ای برای ساختن باور جدید دارد بلکه چیز خیلی مهمتری در دل خود دارد ، به خودتان اعتماد می کنید ، باور می کنید می توانید واقعا به چیزی که می خواهید دست پیدا کنید وقتی شواهد و رای ها بیشتر و بیشتر می شود داستانی که برای خودتان تعریف می کنید هم تغییر می کند در حقیقت اعتماد به نفس تان در آن موضوع تقویت و قویتر می شود .
چگونه در تغییر دادن و ساختن باور های جدید موفق شویم
برای بردن یک انتخابات نیاز ندارید که همه رای ها به شما داده شود بلکه شما باید 50 +1 درصد از آرا را برای خود کنید به همین دلیل اگر زمانی یا وقتی هم یادتان رفت عادت و رفتار خوبی را که می خواهید در خود ایجاد کنید انجام دهید نادیده بگیرید و دوباره به مسیر برگردید و کار را ادامه دهید هدف تان این باشد که اکثر اوقات پیروز باشید . این موضوع را به یاد داشته باشید که هویت ها و ساختن باور های جدید نیازمند شواهد و رای های جدید هستند .
اول از همه این سوال را از خود بپرسید که می خواهید چه کسی باشید ؟ می خواهید نشان گر چه چیزی باشید ؟ اصول و ارزشهایتان چه چیزهایی هستند ؟ برای مثال بپرسید «آن آدمی که می تواند آن درآمدی که من می خواهم داشته باشد چه مدلی هست ؟ » اگر به اندازه کافی مثل او رفتار کنید نهایتا به همان آدم تبدیل خواهید شد .
چرخه عادت و هویت
عادت های شما هویتتان را شکل می دهند ، و هویت شما عادت های شما را شکل می دهند این یک خیابان دوطرفه است شکل گیری عادت ها یک چرخه بازخورد دارد (نشانه ، میل ، پاسخ ، پاداش ، نشانه ، میل ، پاسخ ، پاداش ) چیزی که در اینجا مهم است این است که اجازه دهید ارزش ها ، اصول و هویتتان ، به جای نتایج ، چرخه را تشکیل دهند (ساختن باور ها ) تمرکزتان روی این باشد که چه مدل ادمی شوید ، نه گرفتن یک نتیجه خاص .
دلیل اصلی این که چرا عادت ها با اهمیت هستند

نکته آخر ساختن باور
کاپیتان ها و ملوانان کشتی از ستاره شمالی برای مسیریابی استفاده می کردند و در شب ها با آن ها مسیر حرکت کشتی ، البته در قدیم ، مشخص می کردند نکته ای باید بدانید این است که تغییر هویت و ساختن باور ، همان ستاره شمال شما هستند سوال اساسی که باید از خود بپرسید این است : « آیا دارید به آن مدل آدمی که می خواهید تبدیل می شوید ؟ قدم اول چگونه و چطوری نیست ، بلکه چه کسی است . باید بدانید که چه کسی می خواهید بشوید در غیر این صورت تلاشتان برای تغییر مانند قایقی بدون سکان است . » شما این انتخاب را دارید که امروز هویتتان را با انتخاب ها و رفتارهایی که امروز می کنید ، تقویت کنید .
در آخر عادت هایتان به این دلیل با اهمیت هستند که به شما کمک می کنند به آن مدل آدمی که می خواهید تبدیل شوید انها کانال هایی هستند که عمیق ترین باورها را در مورد با انها در خودتان شکل می دهید به معنای واقعی شما به عادت هایتان تبدیل می شوید .
سخن پایانی
از شما عزیزان بابت وقتی که گذاشتید و این مقاله را مطالعه کردید ممنون وسپاسگذارم از شما می خواهم نظرات ، پیشنهادات و تجربه های خود را در خصوص مطلب این مقاله در پایین همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید .
به امید دیدار مجدد شما
فصل اول : خلاصه فصل اول کتاب عادت های اتمی
فصل سوم : خلاصه فصل سوم کتاب عادت های اتمی