زندگینامه اندرو کارنگی : چطوری می توان از یک دلار به ثروتمندترین آدم تبدیل شد

یکی از ده قانون ثروت اندرو کارنگی : هدفت را مشخص کن و با تمام وجود و اشتیاق فروان برای بدست آوردنش تلاش کن

اندرو کارنگی صنعتگر ، خیر و بشر دوست که اصالتا اسکاتلندی است اما در سنین نوجوانی به ایالات متحده سفر کرده است را می توان دومین مرد ثروتمند تاریخ بشر نامید (دارایی رسمی ) او صاحب صنعت بزرگ فولاد آمریکا بود و در آن زمان ثروتش به بیش از 480 میلیون دلار آمریکا می رسید که با حساب تورم در سال 2020 می توان ثروت وی را بیش از 5 میلیارد دلار تخمین زد در ادامه این مقاله با زندگینامه اندرو کارنگی و اصول موفقیت این مرد بزرگ با ما همراه باشید .

به دنیا آمدن اندرو گارنگی

اندرو کارنگی در تاریخ 25 نوامبر 1835 در شهر دانفرم لاین کشور اسکاتلند به دنیا آمده است پدر او ویلیام کارنگی در آن زمان یک بافنده دست باف بود و جز کسانی که در حال مبارزه با کارفرما ها ، اتحادیه ها و دولت برای حقوق کارگران بوده است در یک خانه کوچک که دو تا اطاق داشته و در یک اطاق پدر مشغول بافندگی و در اطاق دیگر این خانواده با هم زندگی می کردند .

زندگینامه اندرو کارنگی

یک سال بعد از بدنیا آمدن اندرو کار و کاسبی پدر اندکی رونق می گیرد و آنها از آن خانه کوچک به یک خانه بزرگتر نقل مکان می کنند اما کار بافندگی و پولی که از این طریق بدست می آمد تنها شکم آنها را سیر می کرد در دهه 1840 که رکود و فقر سرتاسر اسکاتلند را فرا گرفته بود این مشکلات به زندگی خانواده اندرو نیز وارد شد بود و گذران زندگی را برای خانواده ویلیام سخت و سخت تر کرده بود .

مهاجرت از اسکاتلند به آمریکا

در همان سال ها بود که ویلیام تصمیم گرفت تا دست به مهاجرات بزند تا شاید گشایشی در زندگی وی بوجود بیاید در سال 1847 بود که اندرو به همراه خانواده از اسکاتلند به ایالات متحده مسافرت کردند .

اما نکته ای در خصوص آن سال های اندرو کارنگی می توان گفت مربوط می شود به عمو مادری او ، جورج لادر ، ایشان اندور را با نوشته های رابرت برنز و قهرمانان اسکاتلند آشنا کرد که این کار به گفته خود اندرو تاثیر زیادی در بینش وی داشته است .

خانواده اندرو پس از مهاجرت به آمریکا در آلنگی پنسیلوانیا ساکن شدند و پدر و پسر پس از سفر به امریکا از یک کارخانه پنبه پیشنهاد کار دریافت کردند (Anchor cotton mills ) و این اولین شغل و کار رسمی اندور بود .

زندگینامه اندرو کارنگی کار در کارخانه پنبه در کودکی

کارنگی 6 روز در هفته و روزی 12 ساعت آن هم تنها برای یک دلار کار می کرد و او برای دریافت این دستمزد کارش عوض کردن قرقره های نخ دستگاه ها بود پدر که چندان با این کار رابطه خوبی برقرار نکرده بود پس از چند ماه کار کردن در کارخانه ، کار خود رها کرد و به کار سابق خود که همان بافندگی بود روی اورد و به نوعی اندور تنها نان آور خانه شد .

اما اندرو در ادامه و با فرمول موفقیت اندرو کارنگی توانست نظر جان دهی تولید کننده اسکاتلندی را به خود جلب کند و جان به وی پیشنهاد کار در کارخانه اش آن هم با دستمزد هفته ای دو دلار را با او داد به گفته خود اندرو کارنگی کار او در کارخانه جان ، روشن کردن دیگ های بخار بود و این کار در روز های اول به او فشار زیادی وارد می کرده است به گونه ای که شب ها در رختخواب ، خواب دیگ بخار را می دیده است او در خواب می دیده است که دیگ ها ، کم بخار تولید می کرده اند و همین کار باعث شکایت کارگران می شده است و یا انقدر بخار تولید می کرده است که باعث ترکیدن دیگ ها می شده است .

اما فعالیت در کارخانه های پنبه چندان طولانی نبود و اندور به توصیه عمویش برای کار به عنوان یک پیام رسان تلگراف در دفتر شرکت تلگراف اوهایو با هفته ای 2.50 دلار استخدام شد این کار در ابتدا برای او سخت بود چون بیاد سپردن آدرس ها برای وی کار مشکلی بود اما اندور با تلاش فراوان تمامی ادرس ها را به خاطر سپرد و این ادرس ها فقط متعلق به افراد معمولی نبود بلکه بیشتر این ادرس ها متعلق به افراد سرشناس شهر بود .

اشتیاق و علاقه اندرو کارنگی به عنوان پسر پیام رسان به حدی زیاد بود که تصمیم گرفت در کار خود پیشرفت کند و یک تلگرافچی شود برای این کار نیاز داشت تا چیزهای جدیدی را یاد بگیرد برای همین روزها کار می کرد و شب ها درس می خواند و مطالعه می کرد در ان دوران شخصی به نام سرهنگ جیمز اندرسون که به گفته زندگینامه اندور کارنگی تاثیر زیادی در زندگی وی داشته است ، ایشان که صاحب یک کتابخانه بزرگ بود تصمیم می گیرد که روزهای تعطیل کتابخانه خود را به روی پسران شاغل باز کند و اندور هم از این فرصت استفاده زیادی می برد و تصمیم می گیرد وقتی به ثروت و مکنت رسید برای آنکه دیگران هم بتوانند از کتابها استفاده کنند کتابخانه های رایگان ایجاد و راه اندازی کنند در یک رمان با نام خدمتکار اندرو کارنگی خانم ماری بندیکت به این موضوع پرداخته است

راه آهن و تاثیر فوق العاده آن در زندگینامه اندرو کارنگی

در سال 1853 اندرو که هجدهمین سال زندگی خود را سپری می کرد ، توماس اسکات از شرکت راه آهن پنسیلوانیا او را به عنوان منشی تلگراف با حقوق هفتگی 4 دلار استخدام کرد و این شغل اندرو نقطه عطفی برای کارهای بعدی او شد یکی از ویژگیهای بارز اندرو جدیت و سخت کوشی فوق العاده وی در انجام هر کاری که بر عهده او گذاشته می شد بود و خود وی نیز یکی از توصیهایش برای موفقیت به این نکته اشاره می کند که بیشتر از وظیفه ای بر عهده تو گذاشته شده کار کنید .

کار در راه آهن بعنوان تلگرافچی بخشی از زندگی اندرو کارنگی

در سن 24 سالگی اسکات به اندرو پیشنهاد سرپرستی بخش غربی راه آهن پنسیلوانیا را داد و در 1 دسامبر سال 1859 رسما وی سرپرست بخش غربی راه آهن پنسیلوانیا شد و پس از استخدام برادر کوچک خود را به عنوان منشی و اپراتور تلگراف شخصی استخدام کرد در این زمان اندرو سالیانه 1500 دلار درآمد داشت و در طی آن سال ها بود که نکات زیادی را از اسکات در مورد مدیریت و کنترل هزینه ها آموخت .

در همان سال ها بود که اندرو با کمک اسکات نکاتی هم در خصوص سرمایه گذاری آموخت و با پولی که از مادر خود قرض گرفت اقدام به سرمایه گذاری کرد و با موفقیت و پولی که از این راه به دست اورد راه را برای اقدامات بعدی خود هموارتر کرد .

حضور اندرو کارنگی در راه آهن سبب شد تا شخصی که ایده واگن هایی که دارای اتاق خواب بودند را به وی دهد و اندرو پس از بررسی نقشه ، این ایده را از آن شخص خرید و آن را عملی کرد این واگن ها برای مسافت های طولانی فوق العاده عالی بودند چون مسافران می توانستند در حین سفر در واگن ها استراحت کنند و خستگی سفر چندان به آنها فشار نمی آورد .

جنگ داخلی

جنگ های داخلی سال های 1860 تا 1865 فرصتی بود اندور کارنگی را به ثروت و مکنت فراوانی رسید در این سال ها که پل های چوبی که در اثر چنگ فرو می ریخت به پیشنهاد اندرو با اهن بازسازی و ساخته می شد همچنین واگن های ساخته شد توسط کارنگی سربازان و جنگجویان را جابجا می کرد .

اما این قضیه ایده ای دیگر را به ذهن کارنگی رساند آن هم ساخت کارخانه فولاد سازی بود وی که در سفری که به بریتانیا داشت با شخصی که فکر جدیدی برای تولید فولاد داشت آشنا شد نام او بسمر بود این آشنایی سبب و همچنین پیش بینی آینده توسط کارنگی زمینه راه اندازی کارخانه فولاد امریکا شد .

در ادامه بعد از راه اندازی کارخانه و تولید فولاد ارزان تر توسط کارنگی ، وی برای کاهش هزینه تولید اقدام به خرید زنجیره فولاد کرد تا بدین ترتیب بتواند هزینه ها را کاهش دهد این کار سبب شد تا تولید فولاد ایالات متحده از بریتانیا پیشی بگیرد . در سال 1901 که کارنگی 65 ساله بود مجموعه کارخانجات خود را به جی پی مورگان فروخت و مابقی عمر خود را به کارهای بشر دوستانه و خیرانه پرداخت

یکی از کارهایی که اندرو در زندگی خود به ان علاقه فروانی داشت کمک به دیگران برای موفقیت و ثروتمند شدن بود به همین دلیل در مصاحبه ای که با ناپلئون هیل داشت به وی توصیه کرد تا با ثروتمندان آن زمان مصاحبه کرده و راز موفقیت و تنعم آنها را کشف کند هیل هم این کار را انجام داد و کتاب قانون ثروتمند شدن و کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را نوشته و به جهانیان عرضه کرد .

ازدواج و مرگ اندرو گارنگی

اندرو برای مادرش احترام بسیاری قائل بود چون موفقیت خود را مدیون آموزش ها ، توصیه ها و حمایتهای او می دانست به همین دلیل با خود عهد کرده بود که تا زمانی که مادرش زنده است ازدواج نکند در سال 1886 وقتی 51 ساله بود با خانمی به نام لوئیز ویتفیلد که 30 ساله بود ازدواج کرد و یازده سال بعد صاحب دختری که اسم او را مارگات گذاشتند شدند .

در سال 1919 اندور در سن 83 سالگی به علت بیماری ذات ریه از دنیا رفت و او در نیویورک در قبرستان اسلیپی هالو به خاک سپرده شد .

محل دفن اندرو کارنگی

سخن پایانی

در پایان ضمن تشکر از شما عزیزان بایت زمانی که برای مطالعه این مقاله اختصاص دادید از شما خواهشمندیم نظرات ، پیشنهادات خود را در خصوص این مقاله و زندگینامه اندرو کارنگی با ما و دیگر دوستان به اشتراک بگذارید .

 

فرمول موفقیت اتدرو کارنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

مطالب پیشنهادی